خواهم رفت
شعری که شمس تبریزی وقتی برای شیفتگی مولانا نسبت به او دشنام میدادند و او ترکیه را ترک کرد:
خواهم اینبار انچنان رفتن که نداند کسی کجایم من
همه گردند در طلب عاجز ندهد کس نشان ز من هرگز
چون بمانم دراز،گویند این که ورا دشمنی بکشت یقین
نظرات شما عزیزان:
[ چهار شنبه 6 دی 1396برچسب:تبریزی,
] [ 19:30 ] [ اتنا حاجی صفر علی{علما گتسبی ][